تاریخ اندیشه در ایران
تاریخ اندیشه در ایران
پیش گفتار
در تحقیقات و تألیفات امروزی تاریخ اندیشه، بیشتر از کتابها و منابع تاریخی باز نویسی شده استفاده می کنند، که البته در ابتدا باید تحقیق شود که این منابع واقعی و درست می باشند یا غیر. همچنین لازم به یاد آوری است، بسیاری از نویسندگان تاریخ و تاریخ اجتماعی، در واقع داستان نویسان تاریخی هستند، که هرگز اندیشه توده مردم و اندیشه حاکمان را از یکدیگر جدا نکرده اند. این داستان نویسان درکی از تمدن های مختلف تاریخی که در ساختار های تاریخ اجتماعی نوشته ام نداشته اند. تاریخ اندیشه در ایران، نمونه کامل تاریخ اندیشه قاره کهن می باشد، در این مقاله اجزای اجتماعی و شکل تمدنی زمان های مختلف را، مجزا مشخص کرده ام، فرهنگ بنا به تعریف کل فرهنگ، نقش دیگری در تاریخ اندیشه دارد. در موارد بسیاری زندگی عالمان تاریخی ایرانی، که آثار فراوانی از آنها باقی است، به دو بخش در اندیشه تقسیم می شوند، قسمتی از ابتدای جوانی تا ابتدای میانسالی آنها است، که این بخش از توده مردم انرژی می گیرد، و سپس اگر عالمی وارد حکومتی شده باشد، اندیشه او تحت تأثیر آن حکومت بوده است. جدا کردن آثار آنها در این موارد مهم می باشد، البته بیشتر یا تمامی تاریخ اندیشه در قاره کهن مسیر هم آهنگی دارد. تاریخ اندیشه توده مردم با شرایط جغرافیایی آنها تا حدودی متفاوت بوده، که آنرا در چند تمدنی که در ایران بزرگ نام برده ام بررسی می کنم. عزیزان علاقمند و گرایشات جغرافی ـ تاریخ برای بهتر متوجه شدن مقالات وبلاگ انوش راوید، لینک های مطالب را نیز مطالعه نمایند.
عکس تاریخی کتابدار ایرانی در حدود 1300 خورشیدی، مشروح در تاریخ کتاب و کتابداری در ایران، عکس شماره 545.
چگونه اندیشه می آید
فرهنگ و دانش یکباره ب جامعه نمی آید، شرایط لازم دارد و قوانین و فرمول هایی می خواهد، که ریشه در ساختار تاریخی اجتماع دارند. بسیاری از ملتها بر اثر تبلیغات در یکی از دوره های قرن 20 دچار غرور و توهم شدند، که نسبت به بقیه ملتها برتری داشته اند، نمونه آن آلمان نازی بود. در زمان رضا شاه پهلوی هم به این موضوع که ایرانی ها برتری نژادی و فرهنگی فوق العاده نسبت به ملت های دیگر دارند دست زدند، که تا آخر پهلوی ادامه داشت. ولی واقعیت علمی در تاریخ پیدایش فرهنگ و دانش در ایران چیز دیگری می گوید، بدلیل جغرافیایی سرزمین کنونی ایران بین سه جلگه تمدنی که در ایران و ایرانیان نوشته ام قرار گرفته. ارتباط این سه جلگه تمدنی باعث گردید دانش در ایران کنونی از هر سه تمدن گرفته شود، و سپس متقابلاً ترکیب و به آنها داده شود، مشروح در تمدن آریایی. اینگونه باعث رشد و انکشاف دانش در همه زمینه ها گردید، اما ماندگاری و در واقع تحلیل درست از رشد و تکامل دانش، زیر ساختی می خواهد که در جوامع قبیله ای و فئودالی امکان ندارد، جامعه بورژوازی می خواهد که در آن اندیشه بورژوازی بتوان دانش را طبقه بندی و خرید و فروش نماید.
بسیاری می گویند چرا ایران با داشتن انبوه دانشمند در دوره هایی که تولید کاغذ گسترش یافته بود، از نظر علم و دانش عقب افتاد، گاهی تقسیر را به پادشاهی قاجار و بعضی دین و یا استعمار می اندازند. در صورتی که ایران مسیر طبیعی تکامل تاریخ اجتماعی خود را طی می کرد، که ویژه قاره کهن بود. بعد از انقلاب انسانی ایران که از نیمه دوم شاهنشاهی ساسانی شروع شد، در نهایت یزدگرد سوم برکنار گردید، و خلفای ایرانی دینی حکومت را بدست گرفتند. ایران از قرن 8 میلادی در ساختار تاریخی اجتماع وارد تمدن سازمان قبیله ای دینی گردید، که یک درجه رشد نسبت به ماقبل خود سازمان قبیله ای داشت. این اتفاق همزمان شد با تولید انبوه کاغذ در کارگاه های کوچک و خانگی، آزادی که این شکل از جامعه به ارمغان آورد و کاغذ، باعث پیدایش انبوه شاعر و اندیشمند، دانشمند و دانش پژوه، فرقه های دینی و مسلکی گردید. اما تمامی اینها تا قبل از حکومت صفویه و ورود استعمار چیزی از بورژوازی نمی دانستند، از خرید و فروش و تعریف پول فقط تا اندازه محدودی می دانستند.
همانگونه که در استعمار و امپریالیسم نوشته ام، استعمار بر اثر برخورد دو تمدن، بورژوازی اروپایی با تمدن های زیر دست قبیله ای بوجود آمد. در واقع اولین نیرو های اروپایی بقصد تجارت با بقیه دنیا بودند، و استعمار وجود نداشت، وقتی به تمدن پایین دست رسیدند استعمار پدید آمد. در دوره صفویه تا اندیشمندان ایران بزرگ آمدند بخود بجنبند، در استان های مرکزی ایران نو فئودالی پدیدار گشت، و استان های اطراف همچنان در سازمان قبیله ای دینی بودند، این خود اختلاف سطح اجتماعی پدید می آورد، که نتیجه آن برخورد و جنگ های داخلی بود. در ادامه مسیر افشاریه و زندیه از سازمان قبیله ای دینی بودند، و قاجاریه از فئودالی، فقط بعد از اولین انقلاب بورژوازی در قاره کهن، یعنی انقلاب مشروطه، ایران وارد عصر نو بورژوازی گردید. البته نو بورژوازی ایران چند دهه قبل از آن انقلاب و با گرفتن امتیاز های بازرگانی توسط اروپائیان آغاز شده بود.
علت عقب ماندگی ایرانی در علم و دانش، میان تکامل ساختار تاریخی اجتماع قاره کهن و ایران بزرگ نهفته است، نه چیز دیگری. بر اساس اختلاف در ساختار تاریخی اجتماع، بین جوامع و کشورها جنگ بوجود می آید. کشور های بالا دست در تاریخ اجتماعی خواسته هایی دارند، و با مردم پائین دست در گیر می شود. آینده نزدیک تمدن فعلی جای خود را ب تمدن کنترل انرژی می دهد، که همه چیز در یک کشور کنترل شده خواهد بود، از رفت و آمدها تا دولا و راست شدنها. کشور های که وارد این تمدن جدید شده باشند، جنگ و یا اراده هایی را به کشور های جا مانده در تمدن بورژوازی قبلی تحمیل خواهند کرد، جهت اطلاع بیشتر به سازمان آینده بینی بروید. ادامه دارد و بازنویسی می شود.
تاریخ اندیشه اقتصادی در ایران
در ایران نیز مانند تمام دنیا اندیشه بخش های مختلف دارد، منجمله اقتصادی، و آن نیز در طول تاریخ تابع ساختار های تاریخی اجتماع ایران قرار داشت. . . . ادامه بزودی.
تاریخ نبرد اندیشه در ایران
شاید در تاریخ هیچ ملتی به اندازه مردم ایران نبرد اندیشه نداشته، گذشته ها نبرد اندیشه در دین ها، مذاهب و فرقه ها خود را نشان می داده است. از ابتدای مرحله آخر سلسله هخامنشیان گزارشات واقعی زیادی در دست است که نبرد اندیشه وجود داشته، ولی از زمان کاغذ و نویسایی قرن 8 م، به بعد بود، در اوج خود بود که اندیشه های زیادی در ایران بزرگ پدید آمدند، و با یکدیگر به نبرد پرداختند، و باعث بالا رفتن عقل و خرد در جامعه بشری شدند. تعدادی از تاریخ نویسان الکی این نبرد را به دروغ جنگ های خیابانی و کشت و کشتار معرفی کرده اند، که بتوانند دلیلی برای دروغ حمله مغول به ایران را فراهم نمایند، در صورتی که خود مغول اندیشه ای و نرم افزاری بر گرفته از همه اندیشه ها بود نه سخت افزار جنگی. . . .ادامه دارد

عکس ژنرال ویتنام جنوبی حمایت شده از طرف اشغال گران آمریکایی زمان جنگ ویتنام، در حال تیر زدن به اندیشه یک آزادی خواه روزنامه نگار ویت کنگ در سایگون، و کشتن وی، عکس شماره 4327.
کلیک کنید: اندیشمندان و شاعران ایران
توجه: اگر وبلاگ به هر علت و اتفاق، مسدود، حذف یا از دسترس خارج شد، در جستجوها بنویسید: وبلاگ انوش راوید، یا، فهرست مقالات انوش راوید، سپس صفحه اول و یا جدید ترین لیست وبلاگ و عکسها و مطالب را بیابید. از نظرات شما عزیزان جهت پیشبرد اهداف ملی ایرانی در وبلاگم بهره می برم، همچنین کپی برداری از مقالات و استفاده از آنها با ذکر منبع یا بدون ذکر منبع، آزاد و باعث خوشحالی من است.
جنبش برداشت دروغها از تاریخ ایران: حمله اسکندر مقدونی به ایران بزرگترین دروغ تاریخ، حمله چنگیز مغول به ایران سومین دروغ بزرگ تاریخ، و مقالات مهم مانند، سنت گریزی و دانایی قرن 21، و دروغ های تاریخ عرب، تاریخ مغول، تاریخ تاتار، و گفتمان تاریخ، و جدید ترین بررسی های تاریخی در وبلاگ: