تمدن آریایی ایرانی

   پیش گفتار

      بعد از پیدایش بورژوازی استعماری مرز بین سرزمین ها تعیین شد،  و کشور ها کم کم به شکل امروز پدید آمدند.  در گذشته ها و طول تاریخ،  مرزی بین ملتها نبود و مردم براحتی به هر کجا که امکان داشت رفت و آمد می کردند.  همچنین در گذشته سرزمین ها و ملتها را بر اساس دین و مذهب آنها تقسیم می کردند،  و به ملیت کمتر اهمیت داده می شد.  کمتر اثر تاریخی مانند شاهنامه فردوسی پیدا می شود که ملی گرایی باشد،  بیشتر آثار دینی بودند.  زیرا ساختار های تاریخی اجتماع اجازه تفکر منحصرا ناسیونالیستی را نمی داد یا نمی دانستند یا احتیاج نداشتند.  بویژه از ابتدای قرن 20 و با رقابت های امپریالیسم ما بیشتر و گسترده موضوعات ملی گرایی و خرافات ناسیونالیستی و همچنین رجز خوانی های این دست را شنیده ایم،  و به مرور در فصل های وبلاگ می نویسم.  اما داشتن تمدن واقعی و اصیل،  امری جدای سیاست گذاری است،  حال چه نامی می توان بر آن گذاشت،  و علمی بررسی کرد،  وظیفه خود ایرانی های میهن دوست است.

  عکس تصویری از دوره پادشاهی قاجاریه حدود 200 سال پیش همه چیز در تصویر ایرانی است،  و نمونه یک تمدن و فرهنگ عالی است،  عکس شماره 2922.

   تاریخ و مدنیت تمدن آریایی  . . . . .  بزودی

   وسعت جغرافیایی تمدن آریایی . . . . . بزودی

   ملتها و زبان های تمدن آریایی  . . . . . . بزودی

   فرهنگ و هنر تمدن آریایی  . . . . . . بزودی

   تاریخ خورشیدی تمدن آریایی . . . . . . بزودی

   تمدن آریایی افتخار جهان

      در فرودگاه دوبی، در انتظار پرواز به ایران عزیز بودم،  در آنجا دیدم که مردمان همه کشور های گیتی برای پرواز شان جمع بودند،  اروپائیان با لباس های شبه ژنده و گاهی مست و با رفتار های بی نزاکت و آسیای جنوبیها با رفتاری غیر قابل باور و کفش های از پا در آورده و بوی گند.  و غیره و غیره،  هر ملتی چیزی و شکلی و کاری عجیب و نادرست.  ولی ایرانی های عزیز با قیافه های شیک و کاملاً با نزاکت و به شکلی مرتب و انضباط خاص ایرانی و مهربان و با کلیه رفتار های عالی،  براحتی قابل تمایز با دیگر ملل بودند.  ما ایرانیان با فرهنگ بالایی که داریم،  باید بخود ببالیم.  تمدن آریایی داستان نیست،  بلکه واقعیت می باشد،  که نمونه آنرا هر روزه و در همه جا شاهدیم من فقط یک نمونه کوچک آنرا نوشتم.  این تمدن از چند سال قبل یا چند قرن قبل نیست بلکه سابقه تاریخی دیرینه دارد که از عمق تاریخ سر آغاز گرفته.  قومها یا ملت های ساکن بین سه تمدن اولیه،  بین النهرین، ماورإلنهر، و سند،  که با لهجه ها و گویش های مختلف از دیر باز در کنار هم زندگی و زیستی مسالمت آمیز و شکوفا داشتند.  آنها سازنده تمدن جهان بودند،  در امتداد تاریخ و مخصوصاً این آخرین هزاره به نام هایی نامیده شدند چون،  ترک و آذری، کرد و لر، طالشی و اوستیایی، بلوچ و پشتو، گیل و گالشی، فارس و تاجیک، عرب ایرانی، و . . . و . . . از هر دین و مرام، که همه آریائیها را شامل می گردند.  این ملت یکدل ولی هزار گویش در سرزمین وسیع و زیبایی با آب و هوای گوناگون و دلپذیر بنام ایران زندگی می کنند،  که قسمت اعظم قاره کهن را تشکیل می دهند.

       البته مردم ایران به معنای واقعی آن یعنی ایران بزرگ،  از زمان پیدایش استعمار پلید با آن به مبارزه پرداختند.  استعمار هرگز نتوانست این سرزمین را چون چین و هند و آفریقا و غیره اشغال نظامی و سیاسی کند.  در قرن 19  دو اشغال شکست خورده در افغانستان و عراق دارد ولی احمقها اشتباه تاریخی خود را تکرار کرده اند. آریایی دلیر و با هوش است سابقه درخشان سیاسی و نظامی تاریخی دارد و هرگز از دشمن شکست نمی خورد.  بنا بر این استعمار برای به انحراف کشاندن ملت ایران بزرگ دست به ترفند های گوناگون زد و تا توانست در تاریخ برای ایرانیان دروغ بافت و گفت،  در اینجا  گفته ام و از تکرار آن پرهیز می کنم.  ما ایرانیان باید بخود افتخار کنیم و ببالیم و در راه بازگشت عظمت گذشته تاریخی خود ابتدا خود را با حوصله بشناسیم و سپس سرگذشت تاریخی ملت و ایران را بدرستی و دور از دروغ بدانیم،  و سپس تمدن جدید و قرن 21  را بشناسیم  و از قرن سنتی گریزی بخوبی بدانیم.  بنابراین برای گذر از این فصل تاریخ ایران دانایی خاص جامعه شناسی لازم است،  که انوش سعی میکند در این وبلاگ تا آنجا که بداند و بتواند آگاهی لازم را برساند.   بنظر شما این دوره تاریخ ایران چگونه طی میشود؟  

   پرشیا یا ایران

     آنچه که بطور قطع مشخص است از ابتدای هزاره دوم میلادی اروپائیان به ایران بزرگ می گفتند پرشیا ولی در زمان رضا شاه پهلوی نام پرشیا را به ایران تغییر دادند.  و آنچه که دقیقاً می دانیم در طول تاریخ هزار سال گذشته مردم شرق،  هند و چین و حتی آثار تاریخی موجود در شانگهای،  از همین نام ایران استفاده می کردند و می گفتند.  البته برای همه کشور ها همین وضع حاکم بود،  مانند یونان که مردم سرزمین های شرق آن،  یونان (به معنی ایونی یا ایرونی که مهاجران دوران اولیه هخامنشی که به غلط و دشمنی می گویند عیلام به آن سرزمین مهاجرت کرده بودند)  و مردم غرب گریس می نامیدند،  خود یونانی ها به کشورشان می گفتند هلن،  که افسانه ای از آن در خاطر داشتند.  اگر دقت کنید بسیاری از کشور های تاریخی دو یا چند نام داشتند.  در این مقاله به بررسی تاریخی نام های پرشیا و ایران می پردازم،  البته زمان می برد.

    تاریخ نام پرشیا  . . . . . بزودی

    تاریخ نام ایران  . . . . . بزودی

    نگهداری علمی زبان های ایرانی

      در جغرافیای فعلی ایران حدود 4000 و در کل ایران بزرگ 20000  زبان یا لهجه شناخته شده است،  از ابتدای قرن 20 با پیدایش مدارس سراسری، کتاب و دفتر، رادیو و تلویزیون بسیاری از آنها بین رفته اند و همچنان بسیاری دیگر در حال فراموشی هستند.  می بایست با تلاش جوانان با ذوق ایرانی علم جدیدی برای حفظ و بقاء این زبانها شکل گیرد،  و نسبت به طبقه بندی و دیگر موضوعات مربوطه اقدام شود.  در آینده با پیدایش کتیبه ها و نوشته ها،  در صورت عدم این زبانها و نبود افراد دانا و آگاه با مشکل خواندن و ترجمه روبرو می شویم.  در قرن های 19 و 20 هر یک از خارجی هایی که در خواندن و ترجمه نوشته های ایرانی کار می کردند،  با ترکیب زبان و لهجه خود نسبت به ترجمه آنها اقدام می کردند.   بسیاری از کتیبه های به جای مانده در هر محل و زمان با یکدیگر تفاوت نوشتاری دارند،  مثلاً به ایلامی و مادی و هخامنشیان و غیره تقسیم کرده اند،  در آنها خشیارشا و داریوش و کوروش و حتی نام خودم انوش را می توان با تفاوت هایی تلفظ کرد.  این خود بحث علمی و مهمی است که تخصص ویژه ای می خواهد،  امیدوارم جوانان با هوش وطن پرست نسبت به پیگیری این مهم حرکت های خوب و عملی و علمی انجام دهند.  این وبلاگ همانگونه که از کارش پیداست به موضوع مهم دیگری در تاریخ ایران مشغول می باشد،  و اسامی را بصورت کلی و مطابق آنچه که در اکثراً کتابهای تاریخی ذکر شده است بکار می برد تا برنامه اصلی خود را پیش ببرد.

     اگر هم اکنون به روستا های مختلف ایران بروید در میان افراد مسن مدرسه نرفته زبانهای مختلف خواهید دید که ریشه همه آنها فارسی است و گاه،  ده به ده تفاوت های آشکاری دارند و همچنین می بینید در استانهای مختلف مشترکات زبانی جالبی هم وجود دارد.  از نظر من هر لهجه و یا گویش خود زبانی است،  این دانش بشری است که زبانی را اصلی و ریشه ای می گوید و بسیاری را زیر مجموعه و یا لهجه ها و گویش های آن می شمارد.  در دوران قبایل بدوی و سنگ اولیه،  حدود 20 هزار سال پیش و قبل از آن،  انسانها در دو قاره آسیا و اروپا برای غذا بدنبال گاو ها و ماموت ها از شرق تا غرب را می پیمودند،  برای آنان زبانی پیدا شد که به آن هند و اروپایی می گویند.  وقتی در زبان فارسی بیش از هزار لغت مشترک آشکار و هزاران هم مانند با انگلیس و دیگر زبانهای اروپایی و هندی وجود دارد این مسئله آشکار تر می شود،  به تاریخ نیک مراجعه شود.  آنچه که برای انقلاب دانایی قرن 21 مهم است،  می باید هر شخصی در حرفه و تخصص خود کار و تحقیق کند و هر چه زمان می گذرد این تخصص ها ویژه تر می شوند،  در گذشته ها این موضوع مطرح نبود و مثلاً هزار سال پیش یک نفر می توانست،  پزشک و منجم و ریاضی دان باشد،  ولی امروز و هر روز وضع حرفه ای تر می شود،  در تاریخ و فرهنگ یادگیری نوشته ام.   عدم آگاهی در این تخصصی ها باعث شده بسیاری که در دانش این وبلاگ نیستند نظراتی می دهند و یا سئولاتی می کنند که به بخش های دیگر مربوط می شود، و حتی به رشته خودشان هم مربوط نمی شود.  بارها نوشته ام این قرن سرعت در علم و عمل را می طلبد نه پراکندگی در دانش و کار،  عزیزان می توانند با مطالعه قرن سنت گریزی و مطالب دیگر وبلاگ های انوش راوید راه ورود به موج نو را بیابند.

   پرسش:  آیا بنظر شما زبان انگلیسی باید زبان رسمی در ایران شود؟

   عکس اشیای چند صد سال اخیر ایران،  از یک موزه خصوصی،  فرهنگ و تمدن شکوفا از این اشیا پیداست،  عکس شماره 2921.

   كليك كنيد:  مختصر تاریخ جهان

   كليك كنيد:  تاریخ اقوام آریایی ایرانی

   كليك كنيد:  تاریخ کوچ نشینی در ایران

    توجه:  اگر وبلاگ به هر علت و اتفاق،  مسدود، حذف یا از دسترس خارج شد،  در جستجوها بنویسید:  وبلاگ انوش راوید،  یا،  فهرست مقالات انوش راوید،  سپس صفحه اول و یا جدید ترین لیست وبلاگ و عکسها و مطالب را بیابید.  از نظرات شما عزیزان جهت پیشبرد اهداف ملی ایرانی در وبلاگم بهره می برم،  همچنین کپی برداری از مقالات و استفاده از آنها با ذکر منبع یا بدون ذکر منبع،  آزاد و باعث خوشحالی من است.

Anoosh Raavid انوش راوید   

   حمله اسکندر مقدونی به ایران بزرگترین دروغ تاریخ،  حمله چنگیز مغول به ایران سومین دروغ بزرگ تاریخ،  و مقالات مهم مانند،  سنت گریزی و دانایی قرن 21،  و دروغ های تاریخ عرب،  تاریخ مغول،  تاریخ تاتار،  و گفتمان تاریخ،  و جدید ترین بررسی های تاریخی در وبلاگ:

جنبش برداشت دروغها از تاریخ ایران    http://ravid.ir